loading...
برترین ها
مدیر بازدید : 359 شنبه 10 تیر 1391 نظرات (0)

در ادامه مطلب...

خلاصه مطلب : درپی نامه شدیداللحن فرج الله سلحشور بر علیه سینمای ایران و اتهام زنی مجدد وی بر علیه سینماگران ایرانی که با نام بردن مشخص از پگاه آهنگرانی همراه بود، این بازیگر جوان سینما در یادداشتی پاسخ نامه سلحشور و تهدیدات وی را داده است.

به گزارش سینمانگار، درپی نامه شدیداللحن فرج الله سلحشور بر علیه سینمای ایران و اتهام زنی مجدد وی بر علیه سینماگران ایرانی که با نام بردن مشخص از پگاه آهنگرانی همراه بود، این بازیگر جوان سینما در یادداشتی پاسخ نامه سلحشور و تهدیدات وی را داده است.


متن یادداشت پگاه آهنگرانی که در صفحه آخر شماره امروز روزنامه اعتماد منتشر شده است، به شرح زیر است:

جناب آقاي سلحشور. بيانيه، نامه، يا تهديدنامه رافت‌آميزتان را ديدم. من در سال 1363 به دنيا آمدم. يعني چهار سال پس از شروع جنگ و شش سال پس از انقلاب اسلامي. پس طبيعي است كه دريافت و فهم من از انقلاب و جنگ با شما تفاوت داشته باشد. نمي‌دانم در سال 63 شما در چه احوالي بوديد ولي مي‌دانم پدر من كه بايد هم سن و سال شما باشد در جبهه بود و با متجاوزان عراقي مي‌جنگيد. چند سال قبل از آن هم در انقلاب حضور فعال داشت و از رفتار و سكناتش مي‌فهميدم كه علاقه‌مند به ارزش‌هاي انقلاب است. من و امثال من نمي‌توانستيم جنگ را از نزديك حس كنيم ولي آثار آن را در خانواده و نزديكان‌مان شاهد بوديم. بازتاب ارزش‌هايي را كه پدران ما به خاطرش انقلاب كرده و بعضي جان‌شان را از دست دادند در رفتار و سلوك آنها مي‌ديديم. بسياري از آشنايان ما در سختي‌هاي انقلاب و جنگ آسيب‌ها ديدند و نمي‌توان گفت كه بر امثال من تاثير نگذاشته‌اند، ولي هيچ‌كدام از آنهايي كه من مي‌شناختم و دوست‌شان داشتم، شبيه شما و امثال شما نبودند. نمي‌دانم شما از كجا آمده‌ايد؟ نمي‌دانم در انقلاب چه مي‌كرديد؟ يا در جبهه بوديد يا نبوديد؟ فرض بر اين است كه بوديد، چون از لحن‌تان بر مي‌آيد كه بوديد. نمي‌دانم چرا هميشه احساس طلبكاري داريد و به جاي همه حرف مي‌زنيد، و خود را متولي همه‌چيز مي‌دانيد. شما اين حق را از كجا آورده‌ايد كه هر‌گاه چيزي بر شما ناخوشايند ‌آيد زبان بي‌مهار خود را به كار اندازيد و تهمت و ناسزا به زمين و زمان روانه كنيد. نكند به خاطر آن چند سالي است كه امثال ما هنوز به دنيا نيامده بوديم يا به ياد نمي‌آوريم؟ نمي‌دانم دقيقا از چه دفاع مي‌كنيد؟ ولي به شما اطمينان مي‌دهم كه بسيار بد دفاع مي‌كنيد. شما ما را مي‌ترسانيد ولي مطمئن باشيد كه هرگز كسي را جذب ارزش‌هايي كه به خاطرش فرياد مي‌زنيد نخواهيد كرد. اما محض رفع نگراني شما از فساد روز افزون در تمام عرصه‌ها، تا آنجا كه يادم مي‌آيد در كتاب تعليمات اجتماعي دوره راهنمايي تحصيلي‌مان نوشته بود كه مردم قبايل وقتي دور هم جمع شدند و شهر‌ها را به وجود آوردند، براي تنظيم روابط‌شان چيزي به اسم قانون اختراع كردند تا يكديگر را بر سر هر چيزي بيخود و بي‌جهت لت و پار نكنند و اگر هم كسي خطايي كرد، به جاي فرد اين قانون باشد كه به تناسب خطا مجازاتش كند و همين باعث شد كه بشر شهرنشين بتواند از خشونت و هرج و مرج بپرهيزد. در آن كتاب درباره نقش امثال شما چيزي نوشته نشده بود. نمي‌دانم شما هم آن كتاب را خوانده‌ايد يا نه؟ ولي سال‌هاست از دوران شهرنشيني مي‌گذرد و هنوز همچنان تنها چيزي كه مي‌تواند روابط آدميان را به شكل انساني تنظيم كند، همچنان قانون است و البته بديهي است كه هيچ فرد يا جمعي هم از خطا مصون نيست و اين ديگر گفتن ندارد كه وقتي قانون وجود داشته باشد نياز به داد و فرياد نيست. ادب را البته در هيچ كتابي ياد آدم نمي‌دهند و آن را فكر كنم از خانواده مي‌آموزند و من به ياد نمي‌آورم كه پدرم در زندگي‌اش كسي را مورد آزار و خشونت كلامي يا نوشتاري قرار داده باشد. حتي به خاطر ارزش‌هايش.

پست های مرتبط:


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
این وبلاگ در سایت ساماندهی ثبت شده است
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظر شما درباره قالب سایت؟؟
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 2953
  • کل نظرات : 302
  • افراد آنلاین : 224
  • تعداد اعضا : 68
  • آی پی امروز : 407
  • آی پی دیروز : 160
  • بازدید امروز : 1,919
  • باردید دیروز : 2,734
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 6
  • بازدید هفته : 6,216
  • بازدید ماه : 6,216
  • بازدید سال : 94,986
  • بازدید کلی : 6,279,369